loading...
jojooo
mehrnoosh بازدید : 783 13 سال پیش نظرات (1)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

معلم پای تخته داد می زد،
صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی آخر كلاسی ها لواشك بین خود تقسیم می كردند
وان یكی در گوشه ای دیگر "جوانان" را ورق می زد
برای اینكه بی خود های و هو می كرد و با آن شور بی پایان
تساوی های جبری را نشان می داد
با خطی خوانا به روی تخته ای كز ظلمتی تاریك
غمگین بود
تساوی را چنین بنوشت :
"یك با یك برابر هست"

از میان جمع شاگردان یكی برخاست،
همیشه یك نفر باید به پا خیزد...
به آرامی سخن سر داد:
تساوی، اشتباهی فاحش و محض است!
نگاه بچه ها ناگه به یك سو خیره گشت
معلم مات برجا ماند
و او پرسید اگر یك فرد انسان،
واحد یك بود آیا باز یك با یك برابر بود؟

سكوت مدهشی بود و سوالی سخت!
معلم خشمگین فریاد زد:
آری برابر بود.
و او با پوزخندی گفت:
اگر یك فرد انسان واحد یك بود
آنكه زور و زر به دامن داشت بالا بود
آنكه قلبی پاك و دستی فاقد زر داشت
پایین بود؟
اگر یك فرد انسان،
واحد یك بود آنكه صورت نقره گون،
چون قرص مه می داشت
بالا بود؟
وان سیه چرده كه مینالید پایین بود؟ا
اگر یك فرد انسان،
واحد یك بود
این تساوی زیر و رو می شد!
حال می پرسم
یك اگر با یك برابر بود
نان و مال مفتخواران
از كجا آماده می گردید؟
یا چه كس دیوار چین ها را بنا می كرد؟
یك اگر با یك برابر بود
پس كه پشتش زیر بار فقر خم می شد؟
یا كه زیر ضربت شلاق له می گشت؟
یك اگر با یك برابر بود
پس چه كس آزادگان را در قفس می كرد؟

معلم ناله آسا گفت:
بچه ها در جزوه های خویش بنویسید:
یك با یك برابر نیست ...

 

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط alireza در تاریخ 1348/10/11 و 13:16 دقیقه ارسال شده است

شکلک از ته قلبم برات مینویسم بخدا شعرت خیلی قشنگ بود پس چه دعایی کنمت بهتر ازاین هرکجاهستی باش اسمانت ابی وتمام دلت از غصه دنیا خالی


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 86
  • کل نظرات : 53
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 43
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 47
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 86
  • بازدید ماه : 73
  • بازدید سال : 751
  • بازدید کلی : 2,475