loading...
jojooo
mehrnoosh بازدید : 183 14 سال پیش نظرات (1)

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عبادتش رفت و در میان صحبتهایش   از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آن را از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود. همه مردم می گفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد. ۲۰ سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت ٬ مرد عصایش را کنار گذاشت . و چشمانش را گشود.                 

همه تعجب کردند ٬ مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم." 

     

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط ihan در تاریخ 1348/10/11 و 4:43 دقیقه ارسال شده است

mehrnush nemituni ye axeto baram beferesti


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 86
  • کل نظرات : 53
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 28
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 31
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 70
  • بازدید ماه : 57
  • بازدید سال : 735
  • بازدید کلی : 2,459